باغ
باغ پر گل حاصل پرکاری گل پرور است***ورنه هر باغی ببینی باید از گل پر بود
هر گلستان گر چه از دانه و آب و گل است***از تلاش و عشق آن گل پرور است
در زمین کارد نهال و بذر گلهای قشنگ***خاک و آب و کود یکسان و یکرنگ
می دهند گلها ز اشجار، رنگ رنگ***این همه زیبائی نیست کار گلکار زرنگ
کی؟ کجا بود اولین گل یا بذر اطلسی***بوی عطر نه در بذر بود نه آب و غذای اطلسی
این همه عطر و صفا کی دانه داشت***آب خاک زان بذر گلی جانانه داشت!
کی طبیعت این همه اندیشه داشت***آن ژن آن گونه را در بذر داشت
این جهان اندیشه است، فکری بزرگ***نه فقط بی انتها هست و بزرگ
این جهان دارد مدیری هوشیار***گر توانی از خودت موری بیار
با همه نعمت، ناسپاسی ابلهی است***بعد مرگ حتماً قیامت برزخی است
جز ره او راه دیگر رفتن خطاست***گمرهان را بسی دام و بلاست
آنکه نعمت خورد و ظلم خلق کرد***عاقبت هیزم به دوزخ حمل کرد
عاقبت عدل الهی گریبانش گرفت***آتش افروز آتشی هم بر جانش گرفت
آنکه در حضورش بود خادمی خدمتگزار***نام نیکش شد به دنیا ماندگار
بعد پیری و مرگ آسوده خفت***روح آرامش به او احسنت گفت
آنکه ظلم و قتل کرد در پی آزار بود***نه آدم بود و نه لحظه ای هوشیار بود
آدمی را فکر دادند و عقل و گفتار***نه چون گرگی به خوئی بد گرفتار
پیر شرط عقل است راه عاقلان***عاشقان و مخلصان و بندگان