پیام پیر

شعر و ادب پارسی

پیام پیر

شعر و ادب پارسی

این مجموعه در طول سالیان زندگی به بهانه شرایط زمانه سروده شده است.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

جدال نفس و روح

جمعه, ۱ آبان ۱۳۹۴، ۱۱:۲۴ ب.ظ

چنان مست از می ناب تو هستم***که چشم از ساغر و ساقی ببستم

اگر هوشیار یا بی هوش هستم***تو چون شیرین و من فرهاد هستم

دگر بت نیست در بتخانه دل***چو ابراهیم بت ها را شکستم

چنان محو تماشای تو هستم***که گوئی روبروی تو نشستم

اگر پیرم ولی قلبم جوانه***به آن چشم سیاه پیمان ببستم

خداوندا به پیمانی که بستم***خودت دانی زدل محو تو هستم

بگویم راضیم بر هر چه دادی***ولی دل گویدم زیبا پرستم

گنه نیست تو دلم خشنود گردان***شب مهتاب دهدی جامی بدستم

خدائی تو زبان دل بدانی***خودت دانی زبانم را ببستم

اگر عبدم بدانی بنده هستم***ز گفتار اضاف شرمنده هستم

دل پیر کاملاً راضیست از تو***خوشا گوئی که من هم راضی هستم

جفا دیدم وفا کردم و رفتم***به جز تو دیده‌ام بر غیر بستم

چه کردی پیر دوران عمرت***تو زیبائی و من زیبا پرستم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۰۱
سیدعبداله موسوی‌مدنی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی